زین غمکده ناگهان محمد هاشم
شد روی به راه
زد در چمن جنان محمدهاشم
چون گل خرگاه
چون رفت ز دهر از پی تاریخش
کلکم مشتاق
بنوشت شد از جهان محمدهاشم
بیرون ناگاه