میرزاده عشقی » دیوان اشعار » مقطعات » شمارهٔ ۱۵ - عید قربان

مرا عزاست نه عید! این چه عید قربان است؟

که گوسفند وطن، زیر تیغ خصمان است!

الان که عید من امروز نیست، چون: قربان

شوم پی وطن؟ آن روز عید قربان است!

مرا به جامه عیدی مبین، دلم خون است

درون خانه عزا، و برون چراغان است!!