میرزاده عشقی » دیوان اشعار » مقطعات » شمارهٔ ۹ - در لباس نیستی

عشقی ار مجهول، چون اسرار عالم زیستی!

هر کسی گردد به گرد تو، ببیند چیستی؟

خواهی ار چون نقطه سرگردان تو عالم شوند

هستی خود را بپوشان در لباس نیستی