مجد همگر » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۵۳۷

زین دام بلا که در وی افتاد دلم

بس در که به روی فتنه بگشاد دلم

در عشق کسی که جوی خون می راند

خون راند ز چشم من که خون باد دلم