مجد همگر » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۴۷۸

شمعم که ز دوری تو ای مایه ناز

کارم همه شب گریه و سوز است و گداز

کوتاهی عمر خویشتن می خواهم

تا باز رهم از غم شبهای دراز