مجد همگر » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۴۷۷

نومید بدم ز دیدنت عمر دراز

عمری شدم از عشوه تو در تک و تاز

چون باد بدان عمر من و عهد تو نیز

هم با سر نومیدی خود رفتم باز