مجد همگر » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۴۵۳

بی وصل تو جان نخواهم ای زیبا یار

در هجر تو شد دیده و دل در سر کار

بی جان و دل و دیده شدم زاری زار

ای جان و دل و دیده چنینم مگذار