مجد همگر » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۴۰۸

ظلم است کز اوست عقل و دین ناخشنود

گر کوه کند ظلم نگون گردد زود

از خرمن ماه بردماند آتش

وز چهره خورشید برانگیزد دود