مجد همگر » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۳۸۴

گردون سیه دل که به کاسی ماند

یکدم نزند که بر اساسی ماند

قصد درو کشته عمرم دارد

آنگه مه نو بین که به داسی ماند