مجد همگر » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۳۱۳

ترسم که به گریه دیده آبم ببرد

وین پرده راز عشق بر من بدرد

تا آب گذشت زیر که سهل گذشت

آوخ که کنون بر سر که می گذرد