مجد همگر » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۳۰۲

چون دست اجل تخته برهان بسترد

بس بار مظالم که بدان عالم برد

در مدت عمرش که ز بد بود بتر

هرگز به ازین نکرد کاری که بمرد