مجد همگر » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۲۶۴

ایام همین دماغ تو بنشاند

تعجیل من و فراغ تو بنشاند

آهن دلی ای نگار و من سنگین جان

ترسم چو به هم رسیم آتش بارد