مجد همگر » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۲۴۶

رفتم به سفر چو بود دوری کامت

جستی تو ز دام ما و ما از دامت

هم گوش تو آسوده شد از ناله من

هم گوش من آسوده شداز دشنامت