مجد همگر » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۲۴۵

با تو سخنی که بی زبان جانم گفت

نشنیدی و با زبان نمی دانم گفت

آن راز که جان گوید و هم جان شنود

در گوش به صوت و حرف نتوانم گفت