مجد همگر » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۲۴۰

عهدت حق صحبت و نشستم نگرفت

دست دل افتاده مستم نگرفت

تا کین تو زیر پای غم پستم کرد

در هیچ بلا مهر تو دستم نگرفت