مجد همگر » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۲۳۴

سرویست قدش ولیک روی از من تافت

ماهیست رخش ولیک در گلخن تافت

در دوستی اش به کام دشمن گشتم

وین می کشدم که کام از او دشمن یافت