مجد همگر » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۱۶۹

در دیده و دل نقش تو از بس که نکوست

چون دیده و دل نِشَسته‌ای در رگ و پوست

از دیده و دل دوست‌ترت دارم از آنک

در دیده پسندیده‌ای و در دل دوست