امیرعلیشیر نوایی » دیوان اشعار فارسی » مقطعات » شمارهٔ ۱

ز آشنایان آن قدر رنج و الم دیدم که نیست

میل آن اکنون که با خود نیز باشم آشنا

دل خراش و جان عنا بیند از ایشان گوئیا

هست یک نصف از خراش دل دگر نصف از عنا