امیرعلیشیر نوایی » دیوان اشعار فارسی » غزلیات » شمارهٔ ۲۶۲ - تتبع خواجه

صبح است فیض اگر طلبی ترک خواب کن

تا چند مست خواب قدح پر شراب کن

ما را به شیشه می فکن و از عتاب و لطف

نی سنگ خاره افکن و نی لعل ناب کن

مردم در انتظار تو ای عمر نازنین

یکره بآمدن نه به رفتن شتاب کن

روزی مقدر است نگردد زیاد و کم

گر تو وقار ورزی و گر اضطراب کن

ای مه ترا همی رسد از مستی و غرور

خواهی به چرخ ناز و به انجم عتاب کن

فانی شب وصال میی بی حساب دار

وانرا به ما به عمر مخلد حساب کن