در غم عشق تو آخر ناتوان خواهم شدن
عاقبت در خاک چون تیر کمان خواهم شدن
عاشقان را خاکساری رتبه آزادگیست
زیر پای توسنت چون پرنیان خواهم شدن
وامکن بیجا متاع ظلم در دکان دهر
نقد سوای تو را من کاروان خواهم شدن
آنقدر من در خیال شوقت از خود رفتهام
با خدنگ ناز تو سنگ نشان خواهم شدن!
قالب افسردهام در راهت آخر خاک شد
زیر پایت گر زمینم آسمان خواهم شدن!
شکر آن دولت که ای ابروکمان از راستی
با خدنگ ناز تو سنگ نشان خواهم شدن!
ذرهآسا پیش خورشید رخ زیبای تو
زانفعال ناکسیها بینشان خواهم شدن
گرچه در کویت نمیآیم به سلک عاشقان
چون سگان اندر حریمت پاسبان خواهم شدن!
جای آن دارد که طغرل فضل را باشد رواج
یک قلم همچون الف در قلب جان خواهم شدن!