با تو هوس گلزار حیف است که در آن رخسار
با شمع شبستان به نه با گل بستانی
اول ورق حسن است هشیاری و دانایی
آخر سبق عشق است بیهوشی و نادانی
نومید نباید بود از دوست بدشواری
امید نباید داشت بر خویش در آسانی