نشاط اصفهانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۲۳۴

بهار و عید مبارک به بخت شاهنشاه

پناه دولت ایران قوام دین الاه

اساس دولت و ذاتش قیاس جسم و روان

نظام ملت و حکمش مثال چشم و نگاه

جهان و نعمت او همچو گلستان و سحاب

روان و طاعت او همچو بوستان و گیاه

زبان روز و شب امروز صبح و شام همی

به بخت خسرو عالم به بخت شاهنشاه

چه گفت؟ گفت که ای صبح دلگشای ببال

چه گفت؟ گفت که ای شام غمفزای بکاه

جهان به عید بیاراست، روی عید به شاه

به روی دوست بیارای بزم و باده بخواه