نشاط اصفهانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۵۷

فرخنده طایری که گرفتار دام تست

فرخنده تر از آن که گذارش ببام تست

آسوده بیدلی کخ بکویت کند مقام

آسوده تر دلی که در آنجا مقام تست

از پای تا بفرق بکام منی ولی

شادی نصیب کام کسی کو بکام تست

تشریف نیستی ز تو خاصان گرفته اند

هستی کاینات ز انعام عام تست

با شاهدان قدس بر آیید در سماع

امشب که ذکر مجلسیان از کلام تست

این حسن دلفروز فروغی زبزم تو

وین عشق خانه سوز شرابی زجام تست

روز و شب تو تا چه بود ای دیار عشق

کان روی و موی آیتی از صبح و شام تست

زان شب که من نویدی از آن لب شنیده ام

هر جا حکایتیست بگوشم پیام تست

سد بار بیش فال زدستم بامتحان

هرجا که قرعه ایست زدولت بنام تست

برخیز تا بساط نشاط است در میان

جامی بزن که ساقی دوران بکام تست