آذر بیگدلی » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۱۰۶

تن ز آتش غم، چو عود می بین و مپرس

آهم بلب کبود می بین و مپرس

کس را خبر از درون آتشکده نیست

از روزنه هاش دود می بین و مپرس