آذر بیگدلی » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۱۰۵

یاری که بود دردم ازوف درمان نیز

بگذشت و کشید از کفم دامان نیز

من در پی اینکه، باز گیرم دل ازو؛

او در پی آنکه، گیرد از من جان نیز!