آذر بیگدلی » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۴۲

ای خون دل پیر و جوان خورد دلت!

وی ز آهن و از سنگ گرو برده دلت!

زنهار، میازار دلم، میترسم

گردد ز دل آزردنم، آزرده دلت!