آذر بیگدلی » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۲۳

ز آن عهد که بستیم بهم ای بت مست

زنهار مگو که بر توام منت هست

تو گرچه ز دست‌ها کشیدی دامن

من نیز کشیده ام ز دامن ها دست