آذر بیگدلی » دیوان اشعار » قطعات » شمارهٔ ۳۱ - و له هزل

شعر مردان، بمدح نامردان

هست دور از من و تو حیض رجال

در خرابات روسبی، مپسند

جلوه گاه مخدرات حجال

گفتمی این سخن تمام اگر

تنگ چون قافیه، نبود مجال