ادیب الممالک » دیوان اشعار » فرهنگ پارسی » شمارهٔ ۱۲ - در بیان مراتب ترقی و تنزل روح به عقیده بعضی حکماء به اصطلاح عرب و عجم

ای شده جادوی بیهوشی ز هوشت سنگسار

ساخت در بحر رمل این قطعه را با چنگ سار

چون روانی از فرودین تن ببالاتن رود

در عرب نسخ است و در فرهنگ ما فرهنگسار

ور فرود آید روان مردم اندر جانور

نام تازی مسخ دارد نام فرسی ننگسار

ور روان مردم اندر رستنی پیکر رود

فسخ دان در تازی و در پارسی شد تنگسار

ور رود در بستنی رسخ است در لفظ عرب

لیک اندر پارسی گویند ساک و سنگسار

آن علامت ها که در ره بر سر فرسنگها

برنهند از سنگ و چوب و گل بود فرسنگسار

سنبل الطیب است آله تمر هندی انبله

بسدک، اکلیل الملک دان رجم باشد سنگسار