ادیب الممالک » دیوان اشعار » رباعیات طنز » شمارهٔ ۲۳ - کفش

از سیلی غم رخ بنفش آوردم

با دل سخن از مشت و درفش آوردم

تا پای مبارک ننهد بر سر خاک

از دیده برای دوست کفش آوردم