رشید و ارشد به جنگ ملت
زاسب هستی شده پیاده
رشیدسلطان نخست از جهل
در بلا را به رخ گشاده
معز سلطان به یاری بخت
سزای او را به تیر داده
ولیک ارشد بسان روباه
به چنگ ضیغم در اوفتاده
چو تشنه بودند ز ساغر مرگ
به کامشان ریخت زمانه باده
برای تاریخ سرود امیری
رشید و ارشد دو مرد ماده