خداوندا حدیثی با تو گویم
که تصدیقش نماید دشمن و دوست
شکوفه سرزد است از شاخ بادام
ولی بادام من ماند است در پوست
بگو تا پوست از تن برکشندش
که گرگی خیره سر در چرم آهوست
برادر زاده سردار منصور
نصاری بودنش آخر نه نیکوست