نسیمی » دیوان اشعار فارسی » قصاید » شمارهٔ ۳ - فتوت نامه

فتوت خلق و احسان است که هست آن احسن الحسنی

فتوت راه مردان است چه در صورت چه در معنی

فتوت دار آن باشد که او در ظاهر و باطن

بود تسلیم چون سلمان، بود با درد بودردا

فتوت دار آن باشد که او در راه حق دایم

بجوید او خبر ز الله که هست او خالق اشیا

فتوت دار آن باشد که علمش با عمل باشد

که جاهل ره نمی یابد در این معنی بجز دانا

فتوت دار آن باشد که دایم بر زبان او

نباشد غیر ذکر حق که دل را زان بود احیا

فتوت دار آن باشد که در دنیی و در عقبی

بود فارغ ز حال وجد و گوید ربی الاعلا

فتوت دار آن باشد که ذکر خیر او گوید

اگر مردم نهندش پا بدان رخسار او عمدا

فتوت دار آن باشد که او چون خاک ره باشد

ز ترس خالق بیچون که حالش چون بود فردا

فتوت دار آن باشد که خوابش کم بود در شب

به هر کاری که درمانده بود از خلقش استبرا

فتوت دار آن باشد که مؤمن باشد و مسلم

چه از مؤمن چه از کافر چه از گبر و چه از ترسا

فتوت دار آن باشد که گر طفلی برش آید

به شفقت در برش گیرد به سان مادر (و بابا)

فتوت دار آن باشد که رویش با خدا باشد

ره باطل نگیرد او بود دایم به حق بینا

فتوت دار آن باشد که رو از حق نگرداند

به خیر و شر همی گوید که: آمنا و صدقنا

فتوت دار آن باشد که خیر مردمان گوید

اگر زهرش به پیش آید نصیب خود کند آن را

فتوت دار آن باشد که نان و سفره اش باشد

اگر حاصل کند نانی نجوید تره و حلوا

فتوت دار آن باشد که او همچون خلیل الله

کند فرزند را قربان ز بهر ایزد یکتا

فتوت دار آن باشد که در خاطر نیارد او

که من به از کسی باشم ز بهر حشمت دنیا

فتوت دار آن باشد که عزت دارد و حرمت

اگر عالم، اگر جاهل، اگر پیر و اگر برنا

فتوت دار آن باشد که اندر طاعت یزدان

بود در خوف او دایم که می گردد . . .ا

فتوت دار آن باشد که نزد او بود یکسان

اگر خوب و اگر زشت و اگر نیک و اگر زیبا

فتوت دار آن باشد که نفس او بود مرده

نباشد حرص اندروی که او مار است و (اژدها)

فتوت دار آن باشد که علمش با عمل باشد

اگر گوید که من کردم بود در پیش حق پیدا

فتوت دار آن باشد که اندر غیبت مردم

نگرداند زبان خود به هجو و فحش و نازیبا

فتوت دار آن باشد که در حفظ وجود خود

بود ایمن به روز و شب چه در خانه چه در (صحرا)

فتوت دار آن باشد که اندر راه حق دایم

کشد هر لحظه صدباره نبیند در میان خود را

فتوت دار آن باشد که جرم مردمان بخشد

اگر صالح اگر فاسق نبیند او بجز زیبا

فتوت دار آن باشد که محسن باشد و مخلص

خیانت خود از او ناید مگر از دیده اعمی

فتوت دار آن باشد که فارغ باشد او دایم

اگر اندک بود نعمت اگر محنت رسد او را

فتوت دار آن باشد که از بدعت بپرهیزد

رود در سنت احمد از آن جان را به شادی ها

فتوت چیست؟ خوشخویی، فتوت چیست؟ حق جویی

فتوت چیست؟ کم گویی فتوت چیست؟ عنبرسا

فتوت اصل ایمان است، تمامی صورت و جان است

فتوت جان انسان است فتوت همچو خور زیبا

فتوت دار با یار است فتوت دار در کار است

فتوت دار با بار است فتوت لؤلؤی لا لا

فتوت نامه ای سید به نظم اندر چو درها سفت

ز خلقان این سخن ننهفت اگر نادان اگر دانا