فضولی » دیوان اشعار فارسی » مقطعات » شمارهٔ ۲۵

بهر دفع دشمن و فتح بلاد و حفظ نفس

پادشه را منت خیل و حشم باید کشید

محرمان پادشه را از برای عز و جاه

رنج باید دید در خدمت الم باید کشید

منعمان ملک را از محرمان پادشه

متصل در کسب جمعیت ستم باید کشید

مفلسان کم قناعت را ز بهر لقمه

از سکان منعمان پیوسته غم باید کشید

گوشه گیران قناعت ورز را در کنج فقر

محنت ستر تن و قوت شکم باید کشید

هر کرا میل اقامت هست در دنیای دون

بر خط جمعیت خاطر قلم باید کشید

یا بباید ساخت با محنت بهر حالی که هست

یا ازین سر منزل محنت قدم باید کشید