سید حسن غزنوی » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۱۶

از دل همه آسایش جان رفت ز دست

وز دل تن بیچاره بدین روز نشست

در جمله هر مراد و مقصود که هست

نومید شدم زین دل امید پرست