اثیر اخسیکتی » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۶۱

از جان که نداشت هیچ سودم، تو بهی

در دل که فرو گذاشت زودم، تو بهی

از دیده که نقش تو نمودم تو بهی

دیدم همه را و آزمودم تو بهی