اثیر اخسیکتی » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۴۱

آنم که برد رشک بر امروز، دی‌ام

جانم، خردم، دلم ندانم که چی‌ام

چون پرسیدی با تو بگویم که کی‌ام

سلطان سخن اثیر اخسیکتی‌ام