اثیر اخسیکتی » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۲۲

دردا که ز عمر مایه‌ی سود نماند

یک دوست کزو دلی بیاسود نماند

چون کیسه‌ی ایام بجستم در او

یا نقد وفا نبود، یا بود نماند