اثیر اخسیکتی » دیوان اشعار » قطعات » شمارهٔ ۴۳

از غایت حسن تو و زغیرت چشم خود

پیدات نمی یابم پنهانت نمی بینم

گرچه زتومیگویم در گفت نمی آئی

ورچه بتو می بینم چون جانت نمی بینم