شهریارا، چو ادب یافت ز عدل توجهان
کرد کاری که نه نیکوست نگردد هرگز
چرخ دربان تو گشته است و جهان دارد عزم
که از این قاعده تا اوست نگردد هرگز
گر مرا دوست ندارد چو من او را چه عجب
چرخ با اهل هنر دوست نگردد هرگز