اثیر اخسیکتی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۸۲

صبحدم آن روی چون نگارچه شوئی

ابر نئی روی لاله زار چه شوئی

آب حیات است غبغب تو فسرده

پس تو بدین آب خاکسار چه شوئی

جوشن شمشاد لاله بوی چه بندی

صدره نسرین کامکار چه شوئی

آتش روی تو در پناه خم زلف

هست بزنهار زینهار چه شوئی

مشک ز ثاثیر نم بباد دهد بوی

پس تو دو زلفین مشکبار چه شوئی

گیسوی شام سیاهگار چه سائی

چهره ی صبح سفید کار چه شوئی

ترک تتاری مزاج مشک شناسی

مشک تتاری به پود و تار چه شوئی

آتش این سینه شو که زود نمیرد

آتش آن روی آبدار چه شوئی

روی تو مینوست آشکار چه داری

گیر که میدادی آشکار چه شوئی

نم زد و چشم اثیر بر، که دو چشمه است

زلف بهر آب بد گوار چه شوئی