اثیر اخسیکتی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۷۸

گرد ماه از زلف عنبر می‌نهی

پیش جان از لعل شکر می‌نهی

حلقه در گوش دو زنجیر توام

از چه‌ام چون حلقه بر در می‌نهی

بر گل روی تو عشق آورده‌ام

هر دمم زان خار دیگر می‌نهی

چهرهٔ زردم به خون گردی نگار

سکه‌ها نیکو بر این زر می‌نهی

باقد جلدی که در پرواز عشق

سست بالان را بدان درمی‌نهی