قطران تبریزی » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۱۲۳

ای دل صنمی بده برده قرار من و تو

آشفته چو زلف اوست کار من و تو

بگداخته کوه از تف آه من و تو

گریان شده سنگ از دل زار من و تو