قطران تبریزی » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۱۱۳

از کبر دلا دست بعیوق مزن

لافی که زنی ز دست معشوق مزن

افتادهٔ هجرانی گوئی که نیَم

ای دل به هزیمت اندرون بوق مزن