قطران تبریزی » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۴۳

از دست و سنانت آب و آذر خیزد

وز خشم ور ضات زهر و شکر خیزد

مؤمن که دلش ز مهر تو برخیزد

از خاک بروز حشر کافر خیزد