قطران تبریزی » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۱۸

بالات بود بسان سروان بهشت

با خال تو خال حور فردوسی زشت

رضوان که همی عنبر زلف تو سرشت

یک نقطه همی چکید و بستوده بهشت