مجیرالدین بیلقانی » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۱۱۸

روزی که سراپرده بر افلاک زنم

آن روز ردای صبح را چاک زنم

پیش رخ تو که نور خورشید ازوست

چون سایه هزار بوسه بر خاک زنم