مجیرالدین بیلقانی » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۱۰۷

گفتم ز دم سرد رهان یک بارم

با آنکه نکرد گفت منت دارم

تا از دم سرد کی رهاند یارم؟

حالی دم گرچه می نهد در کارم