مجیرالدین بیلقانی » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۳۲

ای دیده نگویی که ترا با دل چیست

وی دل ز تو چند خواهد این دیده گریست

ای دیده تو عاقبت نمی اندیشی

وی دل تو به عاقبت نمی دانی زیست