مجیرالدین بیلقانی » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۲۷

درد توام ای عهد شکن در جانست

غم در دل باشد آن من در جانست

دل بردی و دیده خون شد و تن بگداخت

با این همه راضیم سخن در جانست